آروینآروین، تا این لحظه: 10 سال و 3 ماه و 15 روز سن داره

آروین شاهزاده کوچولوی مامان و بابا

شانزدهمین ماهگرد شازده کوچولو

خداوند تورا به من هدیه دادو من همیشه دلشوره دارم از اینکه شاید آنچه میپنداشتم نباشم ... نفس هایت که به گونه هایم ساییده می شودانگار آرامش بهشت را به چشمهایم میفرستی. دستهایت که می چرخد ومیان دستهایم پنهان می شود... خنده هایت که ریش میشوم وعاشق چشمهایت که عمق نگاهم را می کاود و من همیشه تو راکم داشته ام. از داشته هایم دلتنگ که میشوم انگارصدای گریه های توست ، تنها نوازشی که مرا بخودفرو میبرد که توفرشته ای یا نه؟نمی دانم... اما همین بس که چشمهای خداوند میان دستهای من وتوپیداست. آرام جان من....اگرآزردمت یافراموشت کردم،فراموش مکن که تورا با فرشته ها پیوند زده اند. میان باغچه کوچک بهشتی خود...جایی برایم بگ...
28 ارديبهشت 1394

سر زدن ششمین مروارید

ششمین مروارید اروین طلا هم سر زد دیروز وقتی که داشتم به فندقی غذا میدادم متوجه شدم که دندونش سر زده کلی خوشحال شدم بابا جون هم که از سر کار اومد بهش گفتم اون هم خیلی خوشحال شد ولی دندوناش واسه مامان وبابا درد سر ساز شدن همش میخاد امتحانشون کنه که ما هارو دندون میگیره خلاصه عسلی خیلی بلا شده هر روز ی کار جدیدی یاد میگیره کار جدیدش اینه که دندون میگیره صدای هاپو در میاره که مامان و بابارو بترسونه کلی کلمه دیگه هم یاد گرفته که تند تند تکرار میکنه کفش بزرگتر هارو پاش میکنه راه میره عاشق موتوره هر جا میبینه میگه دیت بدو میره سمتش که سوار شه آخه بابا جون یکی دوبار با موتور عمو جونش برده دد حالا واسه ما موتوری شده تو خونه هم سوار دیته خودش میشه ص...
28 ارديبهشت 1394

سر زدن پنجمین مروارید

پنجمین مروارید آروینم سر زده ولی چه سر زدنی واسه هر دندونش 3 روز تب میکنه کلی مریض میشه مامان خیلی براش غصه میخوره الان دیگه کم کم هوا داره گرم میشه اگه قرار باشه واسه هر دندونش مریض شه تابستون چکار کنه امیدوارم مامان گلم همیشه تنت سالم باشه هیچ وقت دردو بیماری سراغت نیاد مبارررررررررررررررکت باشه سر زدن دندونت عزیزکم ...
6 ارديبهشت 1394

تغییر آروین عزیز

قند عسل مامان برای اولین بار کلی تغییر کرد آخه تا حالا موهاشو اینهمه کوتاه نکرده بود عمو جونش موهاشو مدل آلمانی کوتاه کرد اولش نمیخاستم که موهاش کوتاه شه ولی بابا جونی کلی اسرار کرد منم قبول کردم که عمو جونش اومد خونمون موهاشو کوتاه کرد البته آقا آروین ی کم هم گریه کرد ولی خیلی ناز شد موی کوتاه هم به پسرم میاد ناز شده مامان قربونش بره که اینهمه عزیز شده کلی زبون باز کرده هر چی میگیم تکرار میکنه همش هم میخاد بره دد کلی هم بهونه گیر شده خیلی هم شیطون همه وسائلو جمع کردیم با اسباب بازیهای خودش که بازی نمیکنه فقط با وسائلی کار داره که دست مامان یا بابا باشه در هر صورت با همه شیطنتاش عشق مامان و باباست ...
6 ارديبهشت 1394
1